گل مامان و بابا,محمدماهان جانگل مامان و بابا,محمدماهان جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

·٠•● ღ♥ღ محمدماهان،گل بابا و مامان ღ♥ღ●•٠·˙

فشم

1392/7/2 13:04
720 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز تابستون از گرمای بیش از حد تهران فرار کردیم و به فشم پناه بردیم.روز خوبی بود و شما عزیز دل من توی حال خودت بودی و به حرفهای هیچکی توجهی نمی کردی،لابد میگفتی بابا بذارید اینجا یه نفسی بکشیم.منم از خلوت شما چندتا عکس گرفتم که عاشقشونم

من که نفهمیدم چی گم کرده بودی همش سرت پایین بود عسلم

 

 

1

22

3

4

5

7

8

ظاهرا پیداش کردی!!!!!!!

9

پسندها (1)

نظرات (6)

پسرعمو حمید
7 مهر 92 16:01
چیز گمشده ای نیست دنبال مورچه های رو زمینه چ حالی میکنه برای خودش.


فکر کنم همینطوریه
مامان کیان کوچولو
8 مهر 92 1:55
ای جااان خیلی با حاله ... همه عکسا زیباست ...
مامان کیاراد(آرزو)
9 مهر 92 9:18
الهی فداش چه باهال سرشو انداخته پایینو راه میرهماشاا...چه بزرگم شدی عزیزم


سوده مامان مهیار
10 مهر 92 3:39
چه عکس های قشنگی البته گل پسری خوشگله که عکس ها رو قشنگ کرده


ممنون از لطفت عزیزم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
23 مهر 92 1:31
.....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..
وحـــــــــــــــــــید
28 مهر 92 22:08
اون یه چیزایی میدید که دیدنش چشم ِ بصیرت میخواد